نه تنها عرفان حلقه بلكه بسیاری از گروههای معنویت گرای آسیب زا هستند كه همواره میخواهند اعتماد دیگران را به خود جلب و خود را مطرح كنند در حالی كه عرفان صحیح اسلامی چنین نیست.
به گزارش خبرنگار مهر، زین العابدین جعفری جامعه شناس و پژوهشگر حوزه دین در سلسله جلسات برنامه رادیویی «راه و بیراه» كه به همت فرهنگسرای اندیشه و با مشاركت رادیو گفتگو تولید و پخش شد، در بررسی عرفانهای نوظهور ضد شریعت انواع و اهداف آن در جامعه ایران اسلامی، اظهار داشت: پژوهشگران حوزه دین در كشورهای مختلف، شروع پدیدهای به نام عرفانهای نوظهور را مربوط به بعد از جنگ جهانی دوم میدانند بخصوص این امر بعد از دهه 70 میلادی به بعد بیشتر به چشم میخورد.
وی افزود: در این دهه سیلی از عرفانهایی كه در شرق وجود داشت روانه آمریكا میشود به طوری كه در حال حاضر قریب به 2 هزار فرقه از عرفانهای نوظهور در آمریكا وجود دارد كه گونههای مختلفی را شامل و مخاطبان خود را از اعضای ادیان اصلی جذب میكنند. در كشور ایران از اواخر دهه 60 نغمههایی از برخی جنبشهای دینی جدید به گوش رسید، اما آن چیزی كه به عنوان پدیده اجتماعی تبدیل به معضل شد و توجه مسؤولان كشور را به خود جلب كرد از دهه 80 بود.
جعفری با بیان اینكه انسان نیازمند معنایابی و معنویت گرایی است، تصریح كرد: اگر افراد پاسخی از ادیان آن هم مناسب با شرایط روز دریافت نكنند ممكن است پاسخهایی كه دیگران از عرفانهای دیگر ارائه میكنند را توجه و جذب آنان شوند. یكی از نظریاتی كه در جامعه شناسی عرفانهای نوظهور در رابطه با گسترش عرفان در اروپا و آمریكا مطرح میشود این است كه گسترش عرفانهای نوظهور یا جنبشهای معنویتهای جدید در واكنش مردم به سكولاریسم بود كه در جوامع غربی شكل گرفت. معنا گرایی نیاز همه انسانها است و این سكولاریسمی كه در جوامع غربی شكل گرفته بود زندگی آنها را از معنا تهی كرده بود و چون این عرفانهای نوظهور یك معنای جدیدی را میتوانستند ارائه كنند به همین جهت توانستند بخشی از جامعه مذهب گریزان جامعه غربی را به سمت عرفانهای نوظهور جذب كنند.
این پژوهشگر حوزه دین با اشاره به چگونگی گسترش عرفانهای نوظهور در ایران بیان داشت: بخش عمدهای از عرفانهای نوظهور كه در ایران گسترش یافت مربوط به ترجمه كتابهای آن عرفانها میشود. جامعه ایران سابقه بیش از هزار ساله در حوزه عرفان دارد و مردم با این حوزه هرگز ناآشنا نبودند و عرفای بزرگی در طول تاریخ داشت.
وی درباره فرقه گفت: اساساً زمانی كه میخواهیم از فرقه صحبت كنیم درواقع باید به این نكته توجه داشته باشیم كه این تعریف را در چه حوزه معارف دینی میخواهیم به كار ببریم. البته اساس تعریف فرقه آن گرایشهای خاصی از دین است كه قرائتهای ویژه ای را از آن عرفانی كه منبعث از آن دین است ارائه میدهد و به شكل آشكاری این قرائت با آن قرائت رسمی فاصله دارد و زاویه پیدا میكند و موجب انحراف جامعه مؤمنان میشود. در كنار فرقه ما با مفهوم كیش هم مواجه هستیم كه برگرفته از قرائتهای مختلف است.
جعفری با اشاره به عرفان حلقه، بیان كرد: عرفان حلقه یا عرفان كیهانی تقریباً دو دهه است كه در ایران فعالیت میكند كه شخصی با نام طاهری آن را بنیان نهاد كه با ادعای اینكه عرفان حلقه یك شیوه منطبق با عرفان اسلامی است فعالیت خود را آغاز میكندو او كتابی در اوایل دهه 80 منتشر میكند و یكی از اساتید عرفان دانشگاه نیز بر این كتاب مقدمهای طولانی مینویسد بر همین اساس مردم نسبت به این عرفان اقبال نشان میدهند و تصور میكنند كه این عرفان مشكل دار نیست. بخش عمدهای از عرفانهای نوظهور دعوت به خود دارند در حالی كه در عرفان صحیح و مثبت چنین نیست و همواره میخواهد انسان را به شكوفایی درونی برساند و آن را از تهی بودن خارج و به سمت الوهیت هدایت كند. در عرفان حلقه از ادلههای اسلامی بهره میبرد تا بتواند افراد را جذب كند.
این پژوهشگر حوزه دین گفت: عموماً فرقهها و عرفانها كه در حوزه معنویت مدعی هستند خود را رقیب یكدیگر میبینند در حالی كه در ادیان آسمانی چنین نیست. عرفانهای نوظهور معتقد هستند راستترین و درست ترین پاسخ دینی را آنها در دین دارند. راه رشد و تعالی در عرفان حقیقی ساده نیست و انسان بسیار راحت میتواند در این مسیر گمراه شود در حالی كه این امر در عرفان حلقه بسیار ساده انگارانه بیان میشود و همواره تلاش میشود افرادی كه دارای مشكل هستند را جذب كنند. در عرفان حلقه عقل به معنای آن است كه هر چه فلانی گفته باید پذیرفته شود.
وی تضعیف نهاد خانواده را یكی از آثار مخرب اجتماعی عرفان حلقه برشمرد و بیان كرد: نه تنها عرفان حلقه بلكه بسیاری از گروههای معنویت گرای آسیب زا هستند كه همواره میخواهند اعتماد دیگران را به خود جلب و خود را مطرح كنند در حالی كه عرفان صحیح اسلامی چنین نیست. هر انسانی با هر گروه معنویت گرا مواجه شد باید حتماً با دید و تفكر انتقادی به آنها نگاه شود تا از آسیبها دور بماند. خانواده یكی از حوزههای آسیب زا در حوزه عرفانهای نوظهور است.
جعفری ادامه داد: ایران جامعهای است كه تاریخچه غنی از مفاهیم عرفانی و عرفای بزرگ دارد و اگر با این غنا نتواند خوراك معنوی درست را برای افراد جامعه تهیه كند خوراك را دیگران فراهم خواهند كرد. مردم به معنویت نیاز دارند و برای رفع این نیاز تولید كنندگانی شكل میگیرند و اگر ما نتوانیم عرفان و معنویتهای صحیح را ارائه دهیم دیگران عرفانهای آسیب زا را تولید و مشكلاتی را در جامعه ایجاد خواهند كرد. یكی از آسیبهایی كه در این معنویت گرایی های آسیب زا وجود دارد این است كه افراد به مرور وارد این عرفانها شده و دچار افسردگی و سرخوردگی میشوند.
این پژوهشگر حوزه دین خاطرنشان كرد: بخشی از تكثر در عرفانهای نوظهور مربوط به شرایط زیستی جامعه مدرن است زیرا جامعه مدرن این تكثر را به رسمیت میشناسد. كشورهای معاند بیشترین بهره را از این تكثر میبرند تا بتوانند به كشور ایران ضربه بزنند.
وی با بیان اینكه سلوك معنوی در طول تاریخ با مفاهیم دینی گره خورده است گفت: سلوك معنوی به تعالی انسان كمك میكند اما بدون تجربه دینی كه بتواند آن سلوك را قالب بندی كند عمدتاً به بی راهه میرود. زمانی كه انسان با یك موضوع جدیدی میخواهد مواجه شود مهمترین مساله در این زمینه آن است كه باید آن را ارزیابی كند و ببیند كه تاریخچه این گرایش معنوی چیست؟ چه افرادی آن را ساخته و پرداخته كردند؟ چه كسانی در این گرایش معنوی رشد كرده و چه اثر اجتماعی در جامعه و اطرافیان خویش داشتند؟ از چه طریقی افراد را جذب میكنند؟ آیا برای افراد تعهد ایجاد میكنند؟ یا اینكه دیگران را به خود دعوت میكنند؟؛ اگر فرد توانست به این سوالات پاسخ منطقی بدهد این گرایش، گرایش سلامتی است و احتمال آسیب زا بودن آن كم است.